ترنم شیدایی

پنجره تاریکی ...

ترنم شیدایی ...

رهایی از تنهایی ...

اینستاگرامم : n.naeime

n.naeime@outlook.com

پراکنده نویسی

+ ما بیشتر از اینکه نیاز داشته باشیم به دوست داشتن ِ کسی، نیاز داریم کسی ما را دوست داشته باشد.

+ اینایی که به یک نفر دروغ می گویند حتی دروغ کوچک، فکر نکنند کار خیلی گناهی انجام ندادند و همه ش یک گناه کوچک بوده!!! چون وقتی دروغ ِ فرد آشکار شود، شخصی که دروغ را شنیده بود هیچ وقت راحت به کسی اعتماد نخواهد کرد. تا مدتی فکر می کند همه ی مردم به او دروغ می گویند و به همه گمان بد پیدا می کند. مثل حال ِ این روزهای من. اینقدر دروغ شنیدم که حرف خانمی که امروز بهم گفت: " بچه ی کوچکم خانه تنهاست. نوبتت رو به من بده! " را باور نکردم و قبول نکردم. نتیجه اش این شد که الآن حالم از خودم و از همه ی کسانی که فقط دروغ می گویند بهم می خورد.

+ یک موضوع دیگر که شدیدا این روزها اذیتم می کند این است که عادت کرده ایم اطرافیانمان را "خر" ببینیم. وقتی همه را خر می بینیم راحت خرشان می کنیم و حقشان را می خوریم. من هم دیروز تازه فهمیدم، یک سال است که دو نفر من را خر کرده اند و من ِ احمق را بازی داده اند.

+ ما وقتی از درون ِ آدم ها باخبر می شیم دوست داریم سر به نیستشان کنیم. امروز فهمیدم خدا خیلی فوق العاده ست که می تواند کارهای بنده هایش را تحمل کند و ندیده و نشنیده بگیرد. تازه به جای عذاب هی برایمان نعمت هم بفرستد.

+ داشتم یکی رو تو ذهنم به خاطر گناهی که کرده سرزنش می کردم. دعوایی تو ذهنم به راه افتاده بود!!! یکهو یاد حدیث امام صادق(ع) افتادم. ترسیدم. امام صادق (ع) فرمودند: هر کسی را که به خاطر گناهش سرزنش کنید نمی میرید تا خودتان مرتکب آن گناه شوید.

ذهنم را به سکوت خواندم. ترسیدم! گفتم: " به من چه. خدا مگه گناه های تو رو به روت آورده که تو می خوای به روی کس ِ دیگه ای بیاری؟! "

+ کسی که باعث شده بود به همه چیز خوش بینانه نگاه کنم، با رفتارش باعث شد دوباره به همه چیز بدبینانه نگاه کنم! خنده داره نه؟!

  • ۹۴/۰۸/۰۵
  • نعیمه :)